روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟» ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 370 | admin |
![]() |
3 | 388 | ali |
![]() |
1 | 303 | donya22 |
![]() |
0 | 207 | donya22 |
![]() |
2 | 282 | ali |
![]() |
3 | 332 | negah |
![]() |
0 | 229 | ali |
![]() |
0 | 218 | ali |
![]() |
2 | 295 | admin |
![]() |
0 | 364 | admin |
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟» ...
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشهای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقهاش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است ...
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است ...